خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکستهشده
[صفت]
geborsten
قابل مقایسه
1
شکستهشده
شکافخورده
تصاویر
کلمات نزدیک
geborgenheit
geborgen
geboren werden
geboren sein
geboren
gebot
geboten
gebr.
gebracht
gebrannt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان