خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وظیفهشناس
[صفت]
gewissenhaft
/ɡəˈvɪsənhaft/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: gewissenhafter]
[حالت عالی: gewissenhaftesten]
1
وظیفهشناس
باوجدان
1.ein gewissenhafter Mitarbeiter
1. یک همکار باوجدان
2.In der Schule war sie eine sehr gewissenhafte Schülerin.
2. او یک دانشآموز بسیار وظیفهشناس در مدرسه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
gewissen
gewiss
gewirr
gewinnzahl
gewinnung
gewissenhaftigkeit
gewissenlos
gewissensbisse
gewissermaßen
gewissheit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان