1 . خستگی
[اسم]

die Langeweile

/ˈlaŋəˌvaɪ̯lə/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Langeweile]

1 خستگی کسل‌شدگی

  • 1.Es ist aus Langeweile eingeschlafen.
    1. او از کسل‌شدگی خوابید.
  • 2.Ihre Probleme in der Schule kommen wahrscheinlich aus Langeweile.
    2. مشکلاتش در مدرسه احتمالا از خستگی می‌آیند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان