خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حسد
[اسم]
der Neid
/naɪ̯t/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Neid(e)s]
1
حسد
حسادت
مترادف و متضاد
Eifersucht
1.Der Junge starrte das neue Spielzeugauto seines Bruders mit unverhohlenem Neid an.
1. کودک به ماشین اسباببازی برادرش با حسادتی آشکار خیره شد.
2.Er platzte fast vor Neid, als sie mit dem neuen Auto vorfuhr.
2. او تقریباً از حسد منفجر شد وقتیکه او با ماشین جدید میراند.
تصاویر
کلمات نزدیک
nehmen
neger
negativartikel
negativ
neffe
neiden
neidhammel
neidisch
neigen
neigung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان