خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیر فعال
[صفت]
passiv
/ˈpasiːf/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: passiver]
[حالت عالی: passivsten]
1
غیر فعال
1.Man sollte im Kurs nicht passiv sein, sondern mitdiskutieren.
1. آدم در کلاس نباید غیر فعال باشد، بلکه (باید) با دیگران صحبت کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
passioniert
passion
passieren
passierbar
passfoto
passivität
passivraucher
passnummer
passwort
pasta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان