خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برگشتن
[فعل]
zurückkommen
/t͡suˈʁʏkˌkɔmən/
فعل ناگذر
[گذشته: kam zurück]
[گذشته: kam zurück]
[گذشته کامل: zurückgekommen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
برگشتن
1.Ich denke wir müssen nur dorthin zurückkommen.
1. من فکر می کنم ما باید تنها به آنجا برگردیم.
2.Sie kam gestern von ihrer Reise nach Australien zurück.
2. او دیروز از سفرش به استرالیا برگشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
zurückkehren
zurückhaltend
zurückgehen
zurückgeben
zurückfliegen
zurückkönnen
zurückrufen
zurückschicken
zurückziehen
zusage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان