Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . پس دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
zurückgeben
/ʦuˈʀʏkˌɡeːbn̩/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: gab zurück]
[گذشته: gab zurück]
[گذشته کامل: zurückgegeben]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
پس دادن
برگرداندن
1.Er hat sich von Petra 30 Euro geliehen, aber das Geld nie zurückgegeben.
1. او از "پترا" 30 یورو قرض گرفت اما پول را هیچوقت برنگرداند.
2.Ich gab ein fehlerhaftes Produkt zurück.
2. من یک محصول پر از اشتباه را پس دادم.
3.Ich muss die geliehenen Bücher zurückgeben.
3. من باید کتابهای قرضگرفته را برگردانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
zurückfliegen
zurückfahren
zurückdenken
zurückbringen
zurückbleiben
zurückgehen
zurückhaltend
zurückkehren
zurückkommen
zurückkönnen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان