[فعل]

benutzen

/bəˈnʊtsn̩/
فعل گذرا
[گذشته: benutzte] [گذشته: benutzte] [گذشته کامل: benutzt] [فعل کمکی: haben ]

1 استفاده کردن

مترادف و متضاد anwenden brauchen gebrauchen nutzen sich bedienen verwenden
etwas (Akk.) benutzen
از چیزی استفاده کردن
  • 1. Benutzen Sie bitte die öffentlichen Verkehrsmittel.
    1. لطفاً از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده کنید.
  • 2. Darf ich mal Ihr Telefon benutzen?
    2. اجازه هست از تلفنتان استفاده کنم؟
  • 3. Die Aufzüge bitte nicht benutzen!
    3. لطفاً از آسانسور استفاده نکنید!
etwas (Akk.) als etwas (Akk.) benutzen
از چیزی به‌عنوان چیزی استفاده کردن
  • Er hat einen Raum als Esszimmer benutzt.
    او از یک اتاق به‌عنوان اتاق غذاخوری استفاده کرد.
etwas (Akk.) für etwas (Akk.) benutzen
از چیزی برای چیزی استفاده کردن [صرف کردن]
  • Ich benutze den freien Tag für einen Ausflug.
    من از روز تعطیل (خود) برای گردش (رفتن) استفاده می‌‌کنم [روز تعطیل خود را صرف گردش می‌کنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان