خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگران
[صفت]
besorgt
/bəˈzɔʁkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: besorgter]
[حالت عالی: besorgtesten]
1
نگران
1.Ich bin nicht um meine Kinder besorgt.
1. من نگران فرزندانم نیستم.
2.Seine Eltern sind sehr besorgt.
2. والدین تو خیلی نگران هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
besorgnis
besorgen
besonnenheit
besonnen
besonders
besorgung
bespannen
bespitzeln
besprechen
besprechung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان