Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنجشنبه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Thursday
/ˈθɜrzdeɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنجشنبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنجشنبه
on Thursday
(در) روز پنجشنبه
1. The restaurant is always closed on Thursdays.
1. رستوران همیشه روزهای پنجشنبه تعطیل است.
2. We meet on the second Thursday of every month.
2. ما در دومین پنجشنبه هر ماه ملاقات میکنیم.
last/next Thursday
پنجشنبه گذشته/آینده
1. Are you busy next Thursday?
1. آیا پنجشنبه آینده سرت شلوغ است؟
2. She started work last Thursday.
2. او پنجشنبه گذشته کارش را شروع کرد.
Thursday morning/afternoon/night
پنجشنبه صبح/ظهر/شب
توضیحاتی در رابطه با واژه Thursday
واژه Thursday یا پنجشنبه چهارمین روز هفته در تقویم میلادی است. واژه Thursday اسم خاص محسوب میشود و همیشه با حرف بزرگ نوشته میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
thundery
thunderstorm
thunderbolt
thunder
thumbtack
thus far
thyme
thyroid
thyroid cartilage
thyroid gland
کلمات نزدیک
thurs.
thundery
thunderstruck
thunderstorm
thunderous
thus
thwart
thyme
thyroid
ti
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان