خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آمرزش (گناهان)
[اسم]
absolution
/ˌæbsəˈluʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آمرزش (گناهان)
عفو، تبرئه، برائت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آمرزش
مغفرت
مترادف و متضاد
exoneration
forgiveness
punishment
1.absolution from the sentence
1. تبرئه از حکم
2.absolution from the sins
2. آمرزش گناهان
3.the jury gave Angela absolution.
3. هیئت منصفه "آنجلا" را تبرئه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
absoluteness
absolutely silent
absolutely gorgeous
absolutely critical
absolutely
absolutism
absolutist
absolutistic
absolve
absorb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان