1 . خودداری از رای دادن 2 . پرهیزکاری
[اسم]

abstention

/ɐbstˈɛnʃən/
غیرقابل شمارش

1 خودداری از رای دادن رای ممتنع

معادل ها در دیکشنری فارسی: رای ممتنع

2 پرهیزکاری خودداری (از مصرف الکل و ...)

معادل ها در دیکشنری فارسی: امتناع
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان