خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهفراوانی
2 . بهشدت
[قید]
abundantly
/əˈbʌndəntli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more abundantly]
[حالت عالی: most abundantly]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهفراوانی
بهوفور
1.Calcium is found abundantly in milk.
1. کلسیم بهوفور در شیر یافت میشود.
2
بهشدت
بسیار
1.She made her wishes abundantly clear.
1. او خواستههایش را بسیار واضح بیان کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
abundant
abundance
abu dhabi
absurdly
absurdity
abuse
abused
abuser
abusion
abusive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان