خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اضافی
[صفت]
additional
/əˈdɪʃ.ən.əl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اضافی
فرعی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اضافه
اضافی
مترادف و متضاد
extra
1.additional costs
1. هزینههای اضافی
2.additional problems
2. مشکلات فرعی
3.There will be an extra charge for any additional passengers.
3. مبلغ مازادی برای مسافران اضافی خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
addition
additament
addictive
addiction
addicted
additionally
additive
addle
addlepated
address
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان