خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . افترشیو
[اسم]
aftershave
/ˌæftərˈʃeɪv/
قابل شمارش
1
افترشیو
لوسیون بعد از اصلاح
1.I don't use aftershaves.
1. من از افترشیو استفاده نمیکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
afters
afternoon tea
afternoon
aftermost
aftermath
aftershave lotion
aftershock
aftertaste
afterthought
afterward
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان