1 . رو به پیری
[صفت]

ageing

/ˈeɪdʒɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more ageing] [حالت عالی: most ageing]

1 رو به پیری در حال پیر شدن

  • 1.He takes care of his ageing mother.
    1. او از مادر در حال پیر شدنش مراقبت می‌کند.
ageing process
روند پیری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان