خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاذبه
[اسم]
allure
/əˈlʊr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جاذبه
کشش، گیرایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلبری
ملاحت
کشش
مترادف و متضاد
attraction
repulsion
1.the allure of America's vast market
1. جاذبه بازار گسترده امریکا
2.the allure of these men
2. جاذبه این مردها
تصاویر
کلمات نزدیک
allude
allspice
alloyed
alloy
allowed
allurement
alluring
allusion
alluvial
alluvium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان