[فعل]

to allude

/əˈluːd/
فعل ناگذر
[گذشته: alluded] [گذشته: alluded] [گذشته کامل: alluded]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (ضمنی) اشاره کردن تلویحا گفتن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اشاره کردن
مترادف و متضاد indicate mean show
  • 1.He alluded to problems with the new computers.
    1. او ضمنی به مشکلات کامپیوترهای جدید اشاره کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان