خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاپشن
2 . خوره (تکنولوژی، بازیهای ویدیویی، کامیک و...)
[اسم]
anorak
/ˈænəræk/
قابل شمارش
1
کاپشن
1.My Mum made me take my anorak in case it rained.
1. مامانم مجبورم کرد کاپشنم را بردارم که شاید باران ببارد.
2
خوره (تکنولوژی، بازیهای ویدیویی، کامیک و...)
آدم کممعاشرت
informal
تصاویر
کلمات نزدیک
anopheles
anonymously
anonymous
anonymize
anonymity
anorexia
anorexic
anorthite
another
another term for centigrade is celsius.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان