خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منحنی
[صفت]
arched
/ɑːrtʃt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منحنی
طاقدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هلالی
قوسی
کمانی
1.a chair with an arched back
1. یک صندلی با پشتی منحنی
2.The entrance to the church is through an arched door.
2. ورودی کلیسا از طریق یک درب طاقدار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
archduke
archduchess
archdiocese
archbishopric
archbishop
archenemy
archer
archery
archetypal
archetype
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان