خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور کلی
[عبارت]
as a whole
/æz ə hoʊl/
1
به طور کلی
1.I like the play as a whole، though the second act seemed somewhat slow.
1. به طور کلی از آن نمایش خوشم میآید، اگر چه پردهی دوم کمی کند به نظر میرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
as a rule
as a result of
as a matter of fact
as a consequence
as
as an alternative
as black as night
as blind as a bat
as busy as a beaver
as busy as a bee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان