خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهشدت
[قید]
ass off
/ˈæs ˈɔf/
غیرقابل مقایسه
1
بهشدت
سخت
culturally sensitive
informal
laugh one's ass off
بهشدت خندیدن
He laughed his ass off when his little brother came home covered in mud.
وقتی که برادر کوچکترش سر و پا گلی به خانه آمد، او بهشدت خندید.
work one's ass off
بهشدت/سخت کار کردن
I worked my ass off to get where I am today!
برای رسیدن به جایی که امروز هستم، سخت کار کردم!
تصاویر
کلمات نزدیک
leave to
work ass off
leave aside
whoop-ass
talk through ass
ass end of nowhere
ass-backwards
let-out
ass-kisser
lie about
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان