1 . گوناگون
[صفت]

assorted

/əˈsɔrtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assorted] [حالت عالی: most assorted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گوناگون مختلف

معادل ها در دیکشنری فارسی: جورواجور
  • 1.A box of assorted chocolates
    1. جعبه ای از شکلات های گوناگون
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان