خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوناگون
[صفت]
assorted
/əˈsɔrtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assorted]
[حالت عالی: most assorted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوناگون
مختلف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جورواجور
1.A box of assorted chocolates
1. جعبه ای از شکلات های گوناگون
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
assort
assoil
association
associate with
associate degree
assuagement
assume
assure
assured
assuredly
کلمات نزدیک
assonance
associative
association
associated
associate's degree
assortment
assuage
assume
assumed
assumed name
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان