خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجموعه
[اسم]
assortment
/əˈsɔrtmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجموعه
دسته
مترادف و متضاد
mixture
selection
1.You have an assortment of elective courses from which to choose.
1. شما مجموعه ای دروس اختیاری دارید که می توانید از بین شان انتخاب کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
assorted
assonance
associative
association
associated
assuage
assume
assumed
assumed name
assuming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان