خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرسایش
[اسم]
attrition
/əˈtrɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرسایش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرسایش
formal
1.It was a war of attrition.
1. آن یک جنگ فرسایشی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
attributive
attribution
attributed
attribute
attributable
atty
atypical
au
au courant
au pair
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان