خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزمون بازیگری یا خوانندگی
2 . آزمون بازیگری/خوانندگی دادن
3 . آزمون بازیگری/خوانندگی گرفتن
[اسم]
audition
/ɔːˈdɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزمون بازیگری یا خوانندگی
آزمون هنری
1.Auditions will be held from 9–12 on Friday.
1. آزمونهای گزینش روز جمعه از 9 تا 12 برگزار خواهند شد.
2.She had an audition for drama school.
2. او برای ورود به دانشکده تئاتر آزمون هنری دارد.
[فعل]
to audition
/ɔːˈdɪʃn/
فعل ناگذر
[گذشته: auditioned]
[گذشته: auditioned]
[گذشته کامل: auditioned]
صرف فعل
2
آزمون بازیگری/خوانندگی دادن
1.She was auditioning for the role of Lady Macbeth.
1. او داشت برای نقش "بانو مکبث" آزمون بازیگری میداد.
3
آزمون بازیگری/خوانندگی گرفتن
1.We auditioned over 200 children for the part.
1. ما از 200 کودک برای آن نقش آزمون بازیگری گرفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
audiotape
audiologist
audiocubes
audio system
audio
auditor
auditorium
auditory canal
auditory meatus
auditory modality
کلمات نزدیک
audit trail
audit
audiovisual
audiometry
audiometer
auditor
auditorium
auditory
auditory nerve
audrey
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان