خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ربات
[اسم]
automaton
/ɔːˈtɑːmətən/
قابل شمارش
[جمع: automata]
1
ربات
مترادف و متضاد
robot
1.The time is approaching when human workers may be replaced by automaton.
1. زمانی دارد می رسد که کارگرهای انسانی ممکن است با ربات جایگزین شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
automatism
automation
automatically
automatic transmission
automatic pilot
automobile
automotive
autonomic
autonomous
autonomy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان