Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خودمختار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
autonomous
/ɔˈtɑnəməs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خودمختار
مستقل، خودگردان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودگردان
خودمختار
formal
مترادف و متضاد
independent
self-governing
dependent
1.Mexico became an autonomous state in 1817.
1. مکزیک در سال 1817 به کشوری مستقل تبدیل شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
autonomic
automotive
automobile
automaton
automatism
autonomy
autopilot
autopsy
autumn
autumn crocus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان