1 . دردسترس 2 . (دارای وقت) آزاد 3 . بدون رابطه (عاشقانه)
[صفت]

available

/əˈveɪ.lə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more available] [حالت عالی: most available]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دردسترس قابل‌استفاده، موجود، قابل‌دسترس

معادل ها در دیکشنری فارسی: قابل استفاده موجود فراهم
مترادف و متضاد accessible obtainable ready for use unavailable
available resources/facilities ...
منابع/تسهیلات و ... قابل‌استفاده [موجود]
  • 1. Do you have any double rooms available this weekend?
    1. این آخر هفته اتاق دونفره موجود دارید؟
  • 2. Is this dress available in a larger size?
    2. آیا سایز بزرگتر این لباس موجود هست؟
  • 3. My new novel will be available in bookstores this week.
    3. رمان جدید من، این هفته در کتابفروشی‌ها دردسترس خواهد بود.
  • 4. The information is available on the Internet.
    4. اطلاعات در اینترنت قابل‌دسترس است.
readily/freely/publicly/generally available
به‌آسانی/به‌صورت رایگان/به‌طور عمومی/به‌طور کلی قابل‌استفاده
  • The information is publicly available.
    اطلاعات به‌طور عمومی قابل‌دسترس است.
to make something available
چیزی را قابل‌دسترس کردن
  • When will the information be made available?
    چه زمانی اطلاعات قابل‌دسترس خواهند شد؟
to become available
دردسترس بودن/قابل‌استفاده شدن
  • We'll send you a copy as soon as it becomes available.
    به محض آنکه دردسترس شود، یک نسخه برایتان ارسال می‌کنیم.
توضیح درباره صفت available
صفت available به چیزهایی اشاره می‌کند که قابل استفاده کردن، خریدن، دریافت کردن، پیدا کردن، گرفتن و ... باشد.

2 (دارای وقت) آزاد بدون مشغله

مترادف و متضاد free not busy busy engaged unavailable
to be available
وقت آزاد داشتن
  • 1. Are you available next weekend?
    1. آخر هفته آینده وقت آزاد داری؟
  • 2. I'm afraid I'm not available to help you on the 19th.
    2. متاسفانه من در تاریخ نوزدهم وقتم آزاد نیست که به شما کمک کنم.
توضیح درباره صفت available در مفهوم وقت آزاد داشتن
صفت available برای اشاره به فردی استفاده می‌شود که وقت آزاد برای انجام فعالیتی داشته باشد.

3 بدون رابطه (عاشقانه) مجرد، دردسترس

  • 1.Do you think he's available?
    1. فکر می‌کنی او بدون رابطه [مجرد] است؟
  • 2.I asked her if she was available.
    2. از او پرسیدم که آیا مجرد است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان