خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جا زدن
[فعل]
to back down
/bæk daʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: backed down]
[گذشته: backed down]
[گذشته کامل: backed down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جا زدن
تسلیم شدن، دست برداشتن
1.You deserve that raise. Don’t back down now.
1. تو لایق آن افزایش حقوق هستی. دیگر جا نزن [تسلیم نشو].
تصاویر
کلمات نزدیک
back door
back catalog
back bench
back away
back and forth
back issue
back on one's feet
back out
back pay
back road
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان