Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . غیبت کردن
[فعل]
to backbite
/ˈbakbʌɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: backbit]
[گذشته: backbit]
[گذشته کامل: backbitten]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیبت کردن
پشت سر کسی حرف زدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
backbend
backbencher
backbench
backbeat
backband
backbiter
backblast
backboard
backbone
backbreaking
کلمات نزدیک
backache
back-to-back
back-seat driver
back-room boys
back-formation
backbiter
backbiting
backboard
backbone
backcomb
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان