Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . وان حمام
[اسم]
bathtub
/ˈbæθtʌb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وان حمام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وان حمام
وان
مترادف و متضاد
bath
tub
1.Did you clean the bathtub?
1. آیا وان حمام را تمیز کردی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bathsheba
bathroom tissue
bathroom fixture
bathroom cleaner
bathroom
bathtub gin
bathyal
bathyal district
bathyal zone
bathyergidae
کلمات نزدیک
bathtowel
bathroom
bathrobe
bathos
bathometer
batik
batman
baton
baton charge
batrachian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان