خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتاق اجاره ای
[اسم]
bedsit
/ˈbedsɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتاق اجاره ای
اتاقی در پانسیون
مترادف و متضاد
bedsitter
bedsitting room
1.I live in a house that has been converted to include five bedsits.
1. من در خانه ای زندگی می کنم که تغییر کاربردی داده تا شامل پنج اتاق اجاره ای شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bedside table
bedside manner
bedside
bedroom eyes
bedroom
bedsore
bedspread
bedtime
bee
beech
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان