1 . روتختی
[اسم]

bedspread

/ˈbɛdˌsprɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روتختی

معادل ها در دیکشنری فارسی: روتختی
  • 1.That's an expensive bedspread.
    1. آن روتختی گران قیمتی است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان