Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گدا
[اسم]
beggar
/ˈbɛgər/
قابل شمارش
1
گدا
تهیدست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گدا
1.Give that beggar some money.
1. به آن گدا کمی پول بده.
تصاویر
کلمات نزدیک
beget
beg
befuddled
befuddle
befriend
beggary
begging
begging bowl
begin
begin with
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان