خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرواز
[اسم]
blastoff
/blæstɔf/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرواز
[از زمین بلند شدن موشک یا فضاپیما]
مترادف و متضاد
touchdown
1.the rocket was ready for blastoff.
1. آن موشک آماده پرواز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
blastoderm
blasted
blast-off
blast off
blast furnace
blasé
blatant
blatantly
blather
blaze
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان