خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مغز استخوان
[اسم]
bone marrow
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مغز استخوان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مغز استخوان
تصاویر
کلمات نزدیک
bone idle
bone fracture
bone dry
bone
bondsman
bone of contention
bone up
bone-breaking
bonehead
boneless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان