خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رزرو
2 . کارت زرد (فوتبال)
[اسم]
booking
/ˈbʊkɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رزرو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رزرو
مترادف و متضاد
reservation
1.Can I make a booking for Friday?
1. میتوانم برای جمعه رزرو کنم؟
2.We made the booking three months ago.
2. ما سه ماه پیش رزرو کردیم.
2
کارت زرد (فوتبال)
اخطار، نوشتن نام بازیکن خطاکار توسط داور
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bookie
bookfair
booker
bookend
booked up
booking agent
booking clerk
booking office
bookish
bookishness
کلمات نزدیک
bookie
bookend
booked up
bookcase
bookbinding
booking office
bookish
bookkeeper
bookkeeping
booklet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان