خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مربوط به بوریکاسید
2 . بیپول
[صفت]
boracic
/bəˈrasɪk/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مربوط به بوریکاسید
1.I tipped some boracic crystals into a box.
1. من مقداری کریستال بوریکاسیدی را در یک جعبه خالی کردم.
2
بیپول
informal
تصاویر
کلمات نزدیک
bora
bop
boozy
boozing
boozer
borage
borate
borax
bordeaux
bordello
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان