خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شجاعت
[اسم]
bravery
/ˈbreɪv.ə.ri/
غیرقابل شمارش
1
شجاعت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جرات
دلیری
رشادت
شجاعت
شهامت
مترادف و متضاد
courage
1.He was awarded a medal for his bravery in battle.
1. مدالی [نشانی] برای شجاعتش در جنگ به او اعطا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bravely
brave
bravado
brat
brassy
bravo
bravura
brawl
brawn
brawny
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان