خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نسیم
2 . با آسودگی و اعتماد به نفس حرکت کردن
[اسم]
breeze
/briːz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نسیم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باد ملایم
نسیم
مترادف و متضاد
blow
gentle wind
gust
1.A light breeze was blowing.
1. نسیمی ملایم داشت میوزید.
2.The flowers were gently swaying in the breeze.
2. گلها در نسیم بهآرامی به این سو و آن سو حرکت میکردند.
[فعل]
to breeze
/briːz/
فعل ناگذر
[گذشته: breezed]
[گذشته: breezed]
[گذشته کامل: breezed]
صرف فعل
2
با آسودگی و اعتماد به نفس حرکت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
breeding ground
breeding
breeder
breed
breeches
breeze block
breezeway
breezily
breezy
brenda
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان