Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . وام کوتاه مدت
[اسم]
bridge loan
/ˈbrɪdʒ loʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وام کوتاه مدت
مترادف و متضاد
bridging loan
1.I took out a bridging loan to make up the shortfall in the deposit.
1. من وام کوتاه مدت گرفتم تا میزان نداشته پول پیش قسط را جبران کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bridge hand
bridge deck
bridge circuit
bridge agent
bridge
bridge over
bridge partner
bridge pier
bridge player
bridge program
کلمات نزدیک
bridge
bridesmaid
bridegroom
bride
bridal
bridge-building
bridgehead
bridget
bridging loan
bridle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان