خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شادتر کردن
2 . صاف شدن هوا
3 . شاد شدن
4 . زیباتر و شادتر کردن
[فعل]
to brighten up
/ˈbraɪtən ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: brightened up]
[گذشته: brightened up]
[گذشته کامل: brightened up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
شادتر کردن
1.Her kindness brightened up my day.
1. مهربانی او روز مرا شادتر کرد.
2
صاف شدن هوا
بهتر شدن هوا
1.According to the forecast, it should brighten up later.
1. طبق پیشبینی هوا، بعداً هوا بهتر خواهد شد.
3
شاد شدن
ذوق کردن
1.He brightened up at their words of encouragement.
1. او بهخاطر حرفهای انگیزهبخش آنها ذوق کرد.
4
زیباتر و شادتر کردن
1.Fresh flowers will brighten up any room in the house.
1. گلهای تازه هر اتاقی در خانه را زیباتر و شادتر خواهد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
brighten
bright-red
bright spark
bright blue
bright as a button
brightly
brightness
brilliant
brilliantine
brilliantly
کلمات نزدیک
brighten
bright-eyed and bushy-tailed
bright red
bright light
bright
brightly
brightness
brigid
brill
brilliance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان