[اسم]

brilliance

/ˈbrɪljəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درخشندگی درخشش

معادل ها در دیکشنری فارسی: درخشش درخشندگی
مترادف و متضاد brightness
the brilliance of the light
درخشندگی آن نور

2 هوش ذکاوت، استعداد

مترادف و متضاد genius talent
a philosopher of great brilliance
فیلسوفی با هوش سرشار [بسیار زیاد]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان