[اسم]

brim

/brɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لبه لب (فنجان و کاسه و ...)

  • 1.The bowl was full to the brim.
    1. آن کاسه تا لب پر بود.
  • 2.the brim of a hat
    2. لبه یک کلاه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان