[قید]

brilliantly

/ˈbrɪl.jənt.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هوشمندانه

  • 1.He seems to do everything brilliantly.
    1. او بنظر می رسد همه چیز (هر کاری) را هوشمندانه انجام می دهد.

2 بسیار عالی با استعداد

  • 1.She plays the guitar brilliantly, just like her father.
    1. او مانند پدرش، بسیار عالی گیتار می‌نوازد.
  • 2.The actor performed brilliantly.
    2. هنرپیشه بسیار عالی بازی کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان