خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاریخ چیزی را جلو انداختن
[فعل]
to bring forward
/bɹˈɪŋ fˈoːɹwɚd/
فعل گذرا
[گذشته: brought forward]
[گذشته: brought forward]
[گذشته کامل: brought forward]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تاریخ چیزی را جلو انداختن
1.The meeting has been brought forward from 10 May to 3 May.
1. تاریخ جلسه از دهم مه به سوم مه جلو انداخته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
bring down
bring back fond memories
bring back
bring around
bring along
bring home the bacon
bring in
bring off
bring on
bring out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان