خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لغو
[اسم]
cancellation
/ˌkænsəˈleɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لغو
فسخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فسخ
لغو
1.the cancellation of the president’s visit
1. لغو دیدار رییس جمهور
تصاویر
کلمات نزدیک
canceled
cancel
canberra
canasta
canary
cancelled
cancer
cancerous
candela
candelabrum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان