خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوگیر
[صفت]
carried away
/ˈkærid əˈweɪ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more carried away]
[حالت عالی: most carried away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوگیر
تحتتأثیر احساسات
1.I got carried away and started shouting at the television.
1. من جوگیر شدم و شروع به فریاد زدن بر سر تلویزیون کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
creepily
lethally
healthfully
bizarrely
dissimilarly
lost in the mists of time
paraglider
off-road vehicle
go sour
pig's ass
کلمات نزدیک
carrie
carriageway
carriage
carr
carpus
carrier
carrier bag
carrier pigeon
carrion
carrion crow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان