خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بردن
[فعل]
to carry away
/kˈæɹi ɐwˈeɪ/
فعل گذرا
[گذشته: carried away]
[گذشته: carried away]
[گذشته کامل: carried away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بردن
1.The injured were carried away on stretchers.
1. افراد مجروح روی برانکارد برده شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
carry a torch for somebody
carry
carroty
carrot juice
carrot and stick
carry coals to newcastle.
carry forward
carry on
carry out
carry out a study
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان